معمولا این تفکر در جامعه وجود دارد که جوانان فقیر، بدون تحصیلات کافی و ناراضی از بی‌عدالتی در سیاست و اقتصاد، نیروی اصلی اسلام‌گرایان رادیکال هستند. اما این استدلال تا چه اندازه موجه است؟

معمولا این تفکر در جامعه وجود دارد که جوانان فقیر، بدون تحصیلات کافی و ناراضی از بی‌عدالتی در سیاست و اقتصاد، نیروی اصلی اسلام‌گرایان رادیکال هستند. اما این استدلال تا چه اندازه موجه است؟ مردم آسیای مرکزی تا چه اندازه با این دیدگاه های اسلام گرایانه و رادیکال موافق هستند؟ پول کوبیچک کارشناس علوم سیاسی آمریکا با استناد بر اطلاعات علمی تلاش کرده به این سوالات جواب دهد.

تحقیق وی با همین موضوع در نشریه علمی «مطالعات اوراسیایی» منتشر شده است.

احیای اسلام در آسیای مرکزی که پس از فروپاشی اتحاد شوروی آغاز شده بود امری بدیهی است. مساجد و مدارس دینی جدید گشایش می یابد و طریقت های صوفی گری احیا می شوند. مردم بیشتر در ایام ماه رمضان روزه می گیرند و کتاب‌های اسلامی می‌خوانند. بسیاری از مردم این منطقه خود را مسلمان می دانند. اما این روند احیا برای برخی از کارشناسان نگران کننده به نظر می رسد.  عملیات تروریستی ۱۱ سپتامبر، موفقیت های طالبان در افغانستان، پیروزی های داعش که جهادی های متعددی از آسیای مرکزی جذب نموده است، عواملی هستند که باعث می شود مردم از هرگونه تظاهرات بویژه از طرف جوانان تندرو هراس داشته باشند.

شایعات در خصوص هزاران جوان قرقیز و تاجیکی که قبلا به طرفداری از داعش در سوریه و عراق می‌جنگیدند و اکنون به کشورهایشان بازگشتنه اند و ضمن وضع قوانین شرعی آماده سرنگونی قدرت هستند، نه تنها از سوی مقامات بلندپایه کشورها پخش می شود بلکه سازمانهای بین المللی نیز اظهار می دارند که جوانان فقیر قرقیز گرایش جدی به اسلام دارند.

ریشه اسلام گرایی

محققان مدتهاست به دنبال ریشه یابی رادیکالیسم اسلامی هستند. عده ای از آنان دلایل آن را نابرابری اجتماعی، استبداد، تبعیض ها  و سرمایه داری می دانند و نسخه اسلامی خود را با جامعه عادلانه و زندگی شایسته پیشنهاد می نمایند. گروه دیگر معتقدند که ضعف دولت و بی مسئولیتی در قبال انجام وظایف اجتماعی جماعت های دینی را مجبور می سازد تا اداره جامعه را در دست خود بگیرند و قوانین سرسختی وضع نمایند. اگر این فرضیه ها درست باشد ، در تاجیکستان فقیر و قرقیزستان با دولت ضعیف روحیات اسلامی تندرو باید قوی تر از قزاقستان مرفه باشد. محققان دیگر می گویند که پسران و دختران جوان بدون تحصیلات عالی طعمه افراد تندرو می‌شوند. اما نتایج بررسی ها حاکی از آن است که سطح تحصیلی اعضای داعش که اهل آسیای مرکزی بوده اند از سطح متوسط بالاتر بوده است. در کشورهای دیگر نیز از تونس تا امارات اغلب افراد پولدار و فوق العاده ثروتمند به گروه های تندرو می پیوندند. احتمالا جایگاه اجتماعی افراطی گران اهمیت چندانی نداشته باشد بلکه افراد واقعا به دنبال جستن مفهوم زندگی هستند. و البته یک دلیل قوی دیگر برای اینکه چرا نسل جوان آسیای مرکزی در مقایسه با نسل قدیم گرایش بیشتری به رادیکالیسم اسلامی دارد و آن اینکه نسل قدیم که در زمان اتحاد شوروی بزرگ شده اند امکانات و فرصت های کمتری داشتند تا اطلاعاتی در خصوص دین از منابع مختلف کسب کنند.

براساس کلیه اصول دین اسلام (دعا و عبادت حد اقل یک بار در روز، خواندن قرآن حد اقل یک بار در هفته، روزه داری و زندگی کردن براساس سنت و اهمیت دین در زندگی خصوصی انسان) می بینیم که جوانان کمتر پایبند به این اصول هستند. این امر در خصوص دعا و عبادت صدق می کند. اگر کل جمعیت را در نظر بگیریم ۱۰ درصد مردم قزاقستان حد اقل یک بار در روز عبادت می کنند. این آمار در کشور تاجیکستان به ۲،۴۷ ٪ می رسد. اما این شاخص بین جوانان قزاقستان ۳،۶ درصد و جوانان تاجیکستان ۲،۳۶ درصد بوده است.

از نظر خواندن قرآن، روزه داری و اعتقاد به اهمیت دین در زندگی، جوانان نیز دینداری کمتری نسبت به نسل قدیم داشته اند. فقط در یک مورد  در پاسخ به اینکه انسان تا چه اندازه به سنت و حدیث پایبند است جوانان دینداری بیشتری از خود نشان دادند. در خصوص تفاوت های دینی بین کشورهای منطقه می توان گفت که قزاقستان میزان دینداری کمتری نسبت به بقیه کشورهای منطقه دارد.

دیدگاه های اسلامی رادیکال

در این بخش محققان چند سوال را برای نظردهندگان مطرح کرند:

- تا چه اندازه از انتخاب شریعت به جای قوانین دولتی استقبال می کنند؟ آیا روحانیون باید در امور دینی دخالت نمایند؟

در کشورهای قرقیزستان (۱،۴۰ ٪) و تاجیکستان (۶،۳۱ ٪) افراد بسیار از قانون مندسازی شریعت حمایت کردند. بسیاری از نظردهندگان از اعتبار روحانیون در حل مسایل خانوادگی (به ترتیب ۸،۴۵٪ ،۳،۳۵٪ ) و نیز تشکیل احزاب اسلامی (۶،۳۱ ٪ و ۴۰،۱٪) استقبال کردند. در کشور ازبکستان به دلیل سانسور این سوالات مطرح نشد. نظردهندگان قزاقی نیز مواضع خود را در این خصوص اعلام نکردند. در واقع جوانان نسبت به نسل قدیم گرایشات اسلامی بیشتری یا کمتری نداشتند. تنها مورد استثنایی جوانان تاجیکی هستند که ۵ درصد بیشتر از احزاب سیاسی استقبال می کنند.

در طی این نظرسنجی سوالاتی در خصوص اقدامات اکسترمیستی( افراطی ) واقعی مطرح شد. برخی آمار نگران کننده است. ۶،۵ ٪ از نظردهندگان قزاق از رسم سنگسار کردن زوج زناکار استقبال کردند که ۱،۹ ٪ آنان جوانان بوده اند. (۲۷،۷ ٪ از اتباع قرقیزی منجمله ۲۸،۸ ٪ جوانان، ۲۷،۹ ٪ اتباع تاجیک (۳۳،۲٪ جوانان).  برای حکم اعدام در صورت عدم پذیرش دین  اسلام  ۰،۸٪ از اتباع قزاقی (۰،۳ ٪ جوانان) و۹،۴ ٪ اتباع تاجیک (۸،۹٪)، برای عملیات های انتحاری به منظور دفاع از اسلام ۲،۲ ٪ از اتباع قزاقی (۲،۴٪ جوانان)، ۵،۱۱ ٪ از اتباع قرقیزی (۱۱،۱٪ جوانان) و ۳ ٪ از اتباع تاجیک (۲،۸ ٪ جوانان) رای مثبت داده اند.

جالب این است که حتی در شرایط کنترل شدید دولتی؛  اقلیت مردم در آسیای مرکزی آمادگی دارند مجازاتی سخت برای زنا اجرا نمایند و مشکلات خانوادگی را (در مقایسه با انحراف از دین یا انجام عملیات های تروریستی) با اعمال سرسخت ترین قوانین حل نمایند. البته این امید وجود دارد که شکست داعش که بسیاری از افراد تندرو را جذب نموده بود و سایر اتفاقات مشابه سال های اخیر باعث کاهش جذابیت در تفاسیر افراطی و تند اسلام شده باشد.

نتیجه اصلی این تحقیق گرایش خاص جوانان به اسلام تندرو تایید نشده است. اغلب جوانان زیر ۳۰ سال کمتر از رادیکالیسم اسلامی حمایت می کنند. جوانان از همه لحاظ رضایت مندی بیشتری از زندگی دارند. مهاجرت به روسیه نیز که بخش عمده  جوانان فعال و مبتکر این منطقه را جذب نموده بود نیز در نتایج  این تحقیق موثر بوده است.

اما علاوه بر سن؛  عوامل دیگر منبعث گرایش به افراط مشخص شده است. در قرقیزستان اهالی مناطق جنوبی و مرکزی و نیز روستانشینان دیدگاه های تند در تفسیر اسلام دارند. فقر و ثروت کمتر در اینگونه روحیات تاثیر دارد. طرفداران شریعت و ورود اسلام در امور سیاسی هم در میان اقشار محروم و هم ثروتمندان بودند.  اما یک وضعیت جالب و مهم در قرقیزستان و تاجیکستان دیده شده است: هرچقدر بسامد دعا و عبادت ها بیشتر می شد دیدگاه های اسلامی افراطی نیز به همان میزان جدی تر می شد.

اما اگر از دیدگاه های واقعا رادیکال صرف نظر کنیم باز هم خواهیم دید که عمده جمعیت آسیای مرکزی از اسلام گرایی استقبال می کنند. حتی در کشور قزاقستان بیش از یک چهارم نظردهندگان اعتقاد دارند که دیر یا زود قدرت به دست روحیانیون خواهد رسید. علت آن این است که احزاب اسلامی در این منطقه به عنوان تهدید تلقی می شوند. در مقایسه با سایر کشورها که غالب جمعیت آن مسلمان هستند (مصر، اندونزی، مالزی، تونس، ترکیه) عامل اسلام در سیاست های کشورهای آسیای مرکزی بسیار کمرنگ است. قبیله گرایی، پارتی و تجارت خصوصی به مراتب تاثیرگذاری بیشتری در سیاست دارند. اما به اعتقاد محقق وضعیت می تواند تغییر یابد زیرا رشد نابرابری در حقوق، بحران اقتصادی و فساد در میان نخبگان حاکم ممکن است اسلام را (اسلام غیر افراطی) تبدیل به یک نیروی قوی در سیاست های منطقه کند.

http://stanradar.com/news/full/۳۵۵۲۳-radikalnaja-islamizatsija-molodezhi-tsentralnoj-azii-mif-ili-realnost.html

کد خبر 313

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 14 =